این تحقیق تحت عنوان «۱۰درسی که شرکتهای آمریکایی میتوانند ازروش حسابداری مدیریتی شرکتهای ژاپنی یاد بگیرند» بوده است.
خلاصه تحقیق:
هدف از این تحقیق ، مقایسه بین شرکتهای آمریکایی و ژاپنی ازلحاظ روشهای حسابداری مدیریت و روشهای کنترلی بوده است. محققان این مقاله آقایان ربرتهاول و میچیهارو ساکورایی استادان رشته حسابداری مدیریت در دانشگاهای ژاپن و آمریکا می باشند و برای انجام این تحقیق با هم همکاری داشتهاند و هریک از آنها دربین شرکتهای کشور خود تشابهات و تفاوتها درروشهای حسابداری مدیریتی را بررسی کردهاند. این دو محقق به هدایت و رهبری مدیران ارشد مالی و حسابداری شرکتهای AT&T, DEC, Motorola, Mobil and Nestle و همچنین شرکتهای ژاپنی مانند chemical Toshiba, Toyota, Zexel, Nippon Steel, Nissan and Mitsubishi پرداختهاند تا عملیات حسابداری مدیریتی که در شرکتهای ژاپنی و آمریکایی انجام میشود را با یکدیگر مقایسه کنند.نتایج این تحقیق به صورت ۱۰ درسی که شرکتهای آمریکایی میتوانند ازروش حسابداری مدیریتی شرکتهای ژاپنی بگیرند، ارایه شده است.
درس اول: در ژاپن «یک» روش حسابداری یکسان وجود ندارد
چون در بین شرکتهای ژاپنی اموری مانند بهرهوری، کیفیت و تولید به روشهای متفاوتی انجام میگیرند، بنابراین هر شرکت سیستم حسابداری مدیریتی خاص خود را دارد(منطبق با خواستهها و شرایط خاص خود) بنابراین نمی شود ادعا کرد که در ژاپن روش یکسانی برای حسابداری مدیریت وجود دارد.
درس دوم: تعهد به مشتریان در سطح جهانی
مدیران ژاپنی دریافته اند که موفقیت واقعی در آن است که بتوانند بهتر ازسایر رقبا خواستههای مشتریان خود را برآورده کنند اما این خصوصیت بین شرکتهای آمریکایی یافت نمیشود زیرا آنها بر سود سهامداران بیشتر از نیازهای مشتریان تاکید دارند.
درس سوم: عقیده شرکتهای ژاپنی کاهش هزینه / کاهش قیمت می باشد
مدیران ژاپنی بر اساس تجربه آموختهاند که معمولا قیمتها در آینده همیشه کاهش می یابد، بنابراین برای برگشت سرمایه قابل قبول هزینهها نیز باید مدام کاهش بیابند.اما مدیران آمریکایی هنوز از روش قیمتگذاری هزینه به علاوهء یک مبلغ دیگر استفاده میکنند و در روش قیمتگذاری به هزینههای تولید در بلندمدت توجه نمی کنند.
درس چهارم: نقش فعال مدیریت هزینه در شرکتهای ژاپنی
در رابطه با کاهش هزینه/کاهش قیمت که در مبحث سوم بیان شد، مدیران ژاپنی پیش از مرحله سیکل عمر محصول در مرحله برنامهریزی برای تولید، هزینهها را مورد بررسی قرار می دهند . از این رو آنان نقش اصلی در مرحله برنامهریزی برای تولید دارند بالعکس در شرکتهای آمریکایی آخرین گروهی که در فرآیند تولید نش دارند، حسابداران می باشند و آنچه را که در فرآیند تولید اتفاق افتاده است را گزارش می دهند.
درس پنجم: گزارش به مدیران
در شرکتهای ژاپنی بازخوردها و گزارشات خیلی سریع برای افراد مربوطه یعنی افرادی که مسوول مستقیم آن امربه خصوص هستند، ارسال می گردد.اما مدیران آمریکایی مایلند گزارشات را به صورت متراکم و انبوه فقط برای مدیران عالی سازمان ارسال کنند، یعنی جایی که اطلاعات برای آنها نامربوط می باشد.
درس ششم: وظیفه بودجهبندی و برنامهریزی
در بین شرکتهای ژاپنی و آمریکایی در رابطه با اینکه چرا و چطور بودجهها باید تهیه گردند، تفاوت فاحشی وجود دارد. در شرکتهای آمریکایی از بودجه به عنوان وسیلهای برای ارزیابی کلی عملکرد شرکت استفاده می گردد و آن مستقیما به حقوق و مزایای مدیران پیوند می خوردحال آن که در شرکتهای ژاپنی برای ارزیابی عملکرد افراد از ارزیابی کلی عملکرد شرکت استفاده نمی گردد به عبارت دیگراز نتایج بودجه برای تعیین مبنای حقوق و مزایا استفاده نمیکنند. در شرکتهای ژاپنی بودجه به شکل سنتی معمول در آمریکا تهیه نمی شود و از همین رو سرعت تهیه آن نیز سریعتر می باشد.
درس هفتم: معیارهای مناسب جهت ارزیابی عملکرد
شرکتهای ژاپنی از معیار بازده فروش (ROS) برای ارزیابی عملکرد مالی استفاده می کنند اما در شرکتهای آمریکایی هنوز از معیار بازگشت سرمایه( ROI ) استفاده می گردد.
درس هشتم:نقش حسابداران در فعالیتهای تجاری
حسابداران ژاپنی نسبت به حسابداران آمریکایی نقش فعالتری را در فعالیتهای تجاریایفا میکنند.از حسابداران ژاپنی نسبت به همکاران آمریکایی آنها در اموری چون مدیریت هزینهها، بودجهبندی و امور دیگر حسابداری مدیریت، بیشتر استفاده می گردد.
درس نهم : وظیفهء مدیریت منابع انسانی در شرکتهای ژاپنی
استخدام به صورت مادامالعمر نوعی از فرهنگ ژاپنی می باشد به همین علت کارکنان با استفاده از سیستم چرخش شغلی، در همه زمینههای شرکت تجربه کسب می کنند و در نهایت این کارکنان آنقدر با تجربه شدهاند که بتوانند تصمیماتی بگیرند که برای کل شرکت موثر باشد. همچنین شرکتهای ژاپنی به نسبت شرکتهای آمریکایی مبلغ بیشتری برای کارکنان هزینه میکنند.بنابراین لازم نیست تا حسابداری پرسنلی به عنوان شاخه زیر گروه حسابداری کل باشد بلکه تمامی مهارتها و تجربه های آنها به عنوان هزینههای آموزشی شرکت در نظر گرفته میشود.
درس دهم: کارایی و اثر بخشی بیشتر حسابداری شرکتهای ژاپنی
محققان این طرح قصد ندارند که بگویند عملکرد حسابداران شرکتهای آمریکایی کارایی ندارد و اثربخش نیست ، بلکه آنها عقیده دارند که حسابدارن ژاپنی تمرکز و توجه بیشتری روی وظایف حسابداری مدیریتی خود نسبت به همکاران آمریکایی شان دارند و همین دلیل موفقیت بلندمدت شرکتهای ژاپنی شده است .حال آنکه حسابداران آمریکایی بیشتر روی حسابداری تاریخی تمرکز دارند. در مورد این۱۰ فعالیتی که در بالا ذکر شد ،تاثیر مثبت این فعالیتها بر سود سهامداران اثبات نشده است ولی مزیت این فعالیتها بر موقعیت بهتر شرکتهای ژاپنی در «آینده» خودش را نشان میدهد (در اموری مانند توسعه بیشتر محصولات و فرآیندها و کاهش هزینهها)مدیران آمریکایی به منظور رقابت با شرکتهای ژاپنی در قرن ۲۱ بایستی نسبت به روشهای حسابداری و مالی شرکتهای ژاپنی آگاهی های لازم را داشته باشند و در برنامههای استراتژیک خود نسبت به الگوبرداری از این روشها اقدام نمایند تا از مزایای آنها برای شرکتهای خود بربهره مند شوند.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.